وطنداران سرافرازم اسلام علیکم !
میر عزت الله ساپي میر عزت الله ساپي

   بنده میر عزت الله صافی افسر متقاعد پولیس که افتخار خدمتگزاری دهه دیموکراسی بابا ملت اعلحضرت همایونی زنده یاد محمد ظاهر شاه  فقید را داشتم ودر ردیف وظایف قومندان امنیه ولایت باستان بامیان نیز بودم.

در ایام خدمتگاری برای مردم بامیان وظیفدار انتخابات ولسی جرگه وسنا در ان ولایت نیز بودم که مرحوم سیغانی پدر بزرگوار  جناب حسن جان سیغانی ( امیری) صاحب از جمله کاندیدان سنا در انولایت بودند که با محبوبیت که جناب بزرگوار داشت افتخار سناتوری ان ولایت را در مشرانوجرگه اهراز نمودند وبنده یکی از مخلصان  سناتور بوده که در کابل نیز در منطقه خوش اب اهوا کارته پروان به ملاقات وزیارت شان میرفتم ومورد نوازش جناب شان قرار داشتم .ایشان از جمله اخلاصمندان دربار سلطنتی بوده  وهمیشه مورد  نوازش سلطنت قرار داشتن  طبق اظهارات مرحوم سناتور سیغانی که در ملاقات های دوستانه خود با من حال دل میداشت که : ذات ملوکانه وسردار عبدالولی در زمان حضور یابی خود از تک تک  بزرگان قوم وسناتوران  میطلبیدند که در میان اجتماعات وشهر های کشور جلو تسج .گسترش .پخش .وترویج جریانات واندیشه های وارد شده خارجی کمونیستی که(بی دین )و ( بی خدا) میباشند گرفته وجوانان منحرف را سرزنش نمایند ودر زمینه با قوای امنیتی وقضائی همکاری نمایم !

 وجناب سناتور سیغانی از گرایش .وعضویت .فرزند خود به جریان تند وافراطی شعله جاوید وروحیه کمونیستی وبی دینی وبی خدائی  او که اقای حسن جان باشد پریشان وتشویش داشت .!!

 در انروزها تظاهرات معارف وپوهنتون در کابل به تشدید خود رسیده بود وبنده معاون اول قومندان ولایت کابل  اجرا وظیفه داشتم که از وزارت داخله دستور گرفتاری محرکین وسرکرده گان تظاهرات خیابانی داده شد که پولیس 169 تن محرکین چپ مربوط حزب پرچم .خلق .شعله جاوید .را دستگیر نمود که نزدشان اسناد .شب نامه ها .لیست ترور مخالفین سیاسی خود .تخریب وبه اتش سوزی  سرایهای تجارتی .مغازه ها  و غارت وتاراج بانکها  از نزدشان به دست امد که تحت رهبری اقای حسن سیغانی ودیگران پلان گردیده بود واگر اقای امیری به خاطر داشته باشند بنده گناهکار موصوف را نیمه شب از توقیف فرار داده که فردا مرحوم سناتور سیغانی باعصبانیت داخل دفتر بنده گردیده گفتن « من به جناب پادشاه  عهد نموده بودم که اگر پسر خودم کافر ومرتد گردد نخست خودم نابودش میکنم وثانیأ در زیر قدم های شاه اورا نابود میکنم واکنون شما یک مرتد  را .یک دهری را .یک بی خدا را رها نمودید کارخوب نه کردید »

قضیه تظاهرات تمام تعداد از محرکین به جزائی اعمال خود رسیدند ولی حسن امیری متواری مناطق کوهدامن گردید واکثرأ در منازل غلام حضرت .الماس قره باغی .مجید  کلکانی بسر میبرد که کارشان تهدید مردم وسرمایداران وتقاضای پول بود ویا ا اختطاف فرزندان انها بود واکثرأ  راه گیر بودند ودرد سر گردیده بود برای دولت .چون اطلاع رسید تعداد دزدان به رهبری مجید کلکانی غلام حضرت الماس .حمزه .روف .وحسن سیغانی تعداد شان به 120 تن رسیده وتلاش دارند قطعه نظامی حسین کوت را محاصره نمایند و سلاح انرا غنیمت گرفته به کوه های اوفیان .گل غندی پروان .فرزه.متواری شوند بنأ پولیس کابل .ومحدود قوای اردو تحت دستور مستقیم معاون وزیر دفاع وپیژندوال وزارت دفاع تورن جنرال جبار ملکیار به عملیات پرداخته که مخفی گاه های انها کشف  ومقدار هنگفت اموال سرقت شده مردم وتقریبأ 200 تن کشمش مردم پروان وکوهدامن ومقدار هنگفت پول نقد دزدی شده به دست پولیس افتاد و67 تن به شمول حسن امیری دستگیر گردید که بعدأ طی ملاقات با رسول جان ریس  ضبط احوالات صدرات وسید منصور اغا مستنطق ماهر ضبط احوالات اقای حسن جان امیری همکاری نزدیک خودرا با ضبط احوالات ابراز داشته طی تحقیق خود رهای اولی خود را که طی  تظاهرات دستگیر وتوسط بنده فرار داده شده بود نام نویسی داده بود که بنده از وابستگان شعله جاوید ونیز مبلغ 4000 افغانی پول نقد از موصوف نیز اخذ داشتیم که بعد از طی مراتب از وظیفه که در رشته پولیس تحصیلات خارج کشور المان غرب را دیده بودم به رتبه سمونوال از وظیفه سبکدوش گردیده که بعدأ بنا بر تقاضای بنده ذات همایونی شاه رعیت پرور وعادل فقید جنت المکان محمد ظاهر شاه من را به حضور شرف یاب وبه عرض بنده توجه مجددأ به وظیفه قبلی تعین گردیدم ودیگر اقای حسن چون میر شکار در میان نهضت های چپ ومترقی نفوذ وانهارا به چنگال استخبارات تسلیم میداشت .

در ایام که وطن توسط روس ها اشغال گردید وهمه ترک وطن وپیوستن به جهاد را فرض دانسته بودند یکی از روز های خزانی که در کابل دستگیریها وبه جوخه دار زدنهای حفیظالله امین تشدید یافته بود وما  نسبت تهدید جنرال تنی که مسول انزمان کارته سه بود به مسجد خانه خدا رفته نه میتوانستیم در سرک  سرصدا بلند گردید چون با در همسایه ها شناخت داشیم از منزل خارج گردیدم وبا چشمان حیرت اور وتعجب متوجه شدم که پسر سناتور بامیان اقای حسن سیغانی ( امیری ) با تعداد خلقی های سرخ ومسلح دو تن از همسایه گان بیگناه را کشان کشان طرف موتر ها میبرند وزمانی چشم بنده به حسن افتاد با اطمینان نزدیکش رفتم تا انسانهای بیگناه را رها نماید نه تنها رها نکرد در مقابل چشمان فرزندان ومردم کوچه به یک تن انها فیر کلشنکوف نمود وبه قتل رسانید ورو بطرف من کرد فردا نوبت تومیرسد.

فردا حاجی در کعبه نه بود دیار هجرت وغربت اختیار نمودم وهم اکنون در ملک که  تحصیل نمودیم المان اقامت داشته وزمانی برنامه اقای امیری را از تلویزون اریانا متوجه میشدم میدانستم که تلویزون یا از  شعله ئی هاست ویا از پرچمی ها و برگفتار وجفنگش میخنیدم ولی افسوس وصد افسوس ودریغا که باشرف ترین .ملی ترین . محبوب ترین .مشهور ترین سایت ضد الحاد و منافقین پورتال وزین افغان جرمن مصاحبه یک مرتد .یک ملحد ویک منافق را تحت نام انسان  ( نستوه ) نشر میکند کفر اگر از کعبه خیزد کجاماند مسلمانی .

 وبه پاس کبر سن بنده ودرد دلی بنده وبه پاس شرافت این صدای من را نشر کنید واگر نه منکر انسانیت میگردم  »

 المان = مونشن

 بااحترام فایقه« at: 2008 02 01

 


February 4th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها